آیندهی یک جوان در دستان دوربین مداربسته

امروز صبح یک مرد تقریباً 50 ساله برای گرفتن فایل بکاپ از دستگاه ضبط دوربین مداربسته آمده بود.
ظاهر آشفتهای داشت و بسیار ناراحت بود، کم مانده بود مرد گریه کند.
پلیس دیشب پسرش را به خاطر تراول چک تقلبی گرفته بود،
میگفت دو روز قبل یک مشتری این تراول چکها را به من داده است و تنها راه اثبات بیگناهی پسرم قبل از رفتن به دادگاه تصویر زمانی است که من پول را تحویل گرفتهام.
ویوتک برای نجات
وقتی به محل مراجعه کردم دو عدد دوربین تحت شبکه برند ویوتک در مغازهٔ آنها نصبشده بود.
خدا را شکر دوربینها کیفیت بسیار خوبی داشتند، مدتزمان ضبط هم بیش از یک ماه بود.
وقعا من هم از درست بودن دوربینها خوشحال شدم.
آخر چند روز پیش رفته بودیم یکی از زندانها برای اتاق مانیتورینگ…
دیدم زندان عجب جایی است، خدا نسیب گرگ بیابان نکند، وای به حال روزی که بیگناه هم باشی.
این موارد و دیدن اضطراب این پدر باعث میشود کمی بیشتر در مورد مسئولیتی که داریم فکر کنم.
از اجناس با کیفیتتری استفاده کنم و بیشتر یاد بگیرم، این روزها بازار پر شده است از اجناس بی کیفیت
اصول اخلاقی صحیح
پرشده است از آدمهای بیکیفیت، بارها برای گرفتن فایل پشتیبان که رفتهام، یا دوربین کار نمیکرده است، یا آداپتور دستگاه سوخته است ویا هارد خراب بوده
تفاوت کل سود یک نصاب که در سال هر هفته یک پروژه داشته باشد، بین انتخاب هارد و آداپتور بیکیفیت یا انتخاب اجناس اصلی به 15 میلیون تومان هم نمیرسد،